هنرنگار

کارگاه نویسندگی و کارگردانی

هنرنگار

کارگاه نویسندگی و کارگردانی

اگر جوانان معتقد ما، با ذخیره ارزشمند استعداد که در آنان هست، و با زمینهء مساعدی که انقلاب برای آنان فراهم آورده و با بهره گیری از سوژه های بدیع و بی نظیری که صحنه های انقلاب و جنگ تحمیلی در اختیار آنان نهاده، و نیاز مبرمی که امروز به هنر نمایشی برای رسوخ و گسترش مفاهیم انقلابی احساس می شود، همت خود را صرف تئآتر و سینما کنند و تکنیک و محتوی را پیش ببرند؛ پس از چندی، انقلاب اسلامی خواهد توانست برجسته ترین آثار هنری در این رشته را به دنیا عرضه کند و بشریت به یکی از ارزشمندترین هدایای اندیشه الهی و اسلامی دست خواهد یافت.
( مقام معظم رهبری دامةبرکاته)
نویسندگان

دریافت فایل

تهیه و تنظیم: استاد مهدی داودآبادی

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۰۴
مسافر

نظرات  (۸)

۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۹:۲۲ امینه گل زاده
خیلی خوب بود ...

باتشکر ازشما
۰۶ تیر ۹۲ ، ۰۰:۲۴ بهناز شریفی
ممنون که به فکر ما هستین :)
سلام
این فایل همون کتاب معروف سی و شش وضعیت نمایشی هست؟
اگر نیست دانلودش کنیم
پاسخ:
سلام
بله، برگرفته از همون 36 وضعیت معروف ژرژ پولتی است، اما فایل کامل کتاب نیست!
۰۷ تیر ۹۲ ، ۱۰:۲۰ رضا رحیمی
معرفی کتاب «36 وضعیت نمایشی»

طرح روی جلدمی­گویند: در عالم دیگر حرف تازه­ای وجود ندارد، ما تنها همان قدیمی­ها را تکرار می­کنیم. حال اگر این گفته و نظریه بسیار شنیده شده را بخواهیم در حوزه ادبیات نمایشی دنبال کنیم می­شود کتاب جالب و خواندنی ژرژ پولتی.
پولتی در مقدمه­اش به منبع این حصر وضعیت­ها اشاره می­کند؛ و همچنین کسانی را که به پیروی از او اقدام به گسترش وضعیت­ها کردند.
وی «گوتزی» را صاحب این نظریه می­داند که توسط «شیلر» و «گوته» معرفی شده و آنان به تبعیت از او ادعایش را پرورانده و تلاش ناموفقی در گسترش وضعیت­هایش داشتند.
مراد از وضعیت، همان پیرنگ و درون­مایه/ (Themes) اصلی یک اثر نمایشی است. پولتی با تمسک به نظریه گوتزی، اقدام به تدوین و عنوان­گذاری این 36 وضعیت می­کند و با ادعای قطعی بودن این نظریه، در مورد هر وضعیت تازه و بکری، تشکیک می­نماید. وی نهایت خلاقیت را کشف و ابداع ترکیب­های تازه و جدید از این 36 وضعیت مادر می­داند.
البته پولتی این نظریه را محدود به جهان نمایش نمی­داند و آن را قابل تعمیم به تمامی رشته­ها نظیر ادبیات و حتی فلسفه و اندیشه دانسته و نیز پا را فراتر می­نهد و ادعایش را سرآغاز تحقیقی مفصل و پردامنه درباره سایر ابعاد زندگی بشر و مواجهات انسانی معرفی می­کند و می­گوید:
«در زندگی هم فقط 36 وضعیت عاطفی وجود دارد. ما تمام شور هستی را در این 36 وضعیت عاطفی درمی­یابیم»
ویژگی کار نویسنده در این کتاب، بررسی علل و انگیزه­های پدیدآورنده هر وضعیت نمایشی است؛ و نیز آوردن فهرستی از مثال­هایی که مصداق آن وضعیت باشند؛ که غالباً از نمایش­نامه­ها و اندکی از جهان سینماست.
مطالعه این کتاب ذهن خلاق را تحریک می­کند تا پا در عرصه رقابت بگذارد و وضعیتی تازه یا ترکیبی بدیع در جهان ادبیات نمایشی ارائه کند.
شما چطور؟ آیا می­توانید به این 36 وضعیت، چیزی اضافه و یا کم کنید؟

* «36 وضعیت نمایشی»/ ژرژ پولتی/ ترجمه: جمال آل احمد – عباس بیاتی
سیطره و بسط مدرنیسم در سینمای ایران

آنچه که ذهن تکنسین‌های فیلمساز ایرانی را در حوزه نظر و عمل پرکرده است وضعیت‌های نمایشی است که از ادبیات غرب گرفته شده است. به طور مثال کتاب سی‌وشش وضعیت نمایشی ژرژ پولتی(انتشارات سروش) کتابی است که متن درسی دانشجویان رشته های ادبیات نمایشی، سینما و تئاتر می باشد و در واقع کتاب مقدس حوزه‌ی نمایش و درام‌نویسی به حساب می‌آید.

گروه فرهنگی- محمدامین نوروزی: در روزهای اخیر جنجال‌های زیادی در مورد فیلم‌های «خیانت‌محور» ایجاد شده و کار به دادن بیانیه‌های مختلف و تجمع حامیان و مخالفان این فیلم‌ها هم کشیده، اما فارغ از هرگونه نظری در مورد درستی و غلطی این اعتراضات باید گفت بحث تولید فیلم‌های اینچنینی در سینمای ایران به امروز و دیروز محدود نیست و اساسا موضوعی نیست که با این‌گونه اعتراضات حل و فصل شود، این بحثی‌ست که به یک ریشه‌یابی عمیق‌تر از وضعیت تفکر سینماگران و وضعیت اصول و الگوهای اساسی درام‌نویسی در ایران نیاز دارد. مطلب زیر قسمت اول از یک تحلیل دوقسمتی‌ست که بصورت اجمالی به بررسی چرایی حضور پررنگ «خیانت» در فیلم‌های ایران و جهان می‌پردازد:

تمامی جوامع دارای آرمان‌ها، استانداردها، شاخص‌ها و الگوهایی هستند که باعث به حرکت درآمدن جامعه برای رسیدن به آن ایده‌آل‌ها می‌شود. مسئله‌ی اصلی اما این است که با سلطه و بسط مدرنیته در سرتاسر جهان در شئون مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ... امروزه در هر جای جهان که پا بگذاریم بدون شک فرهنگ و ارزشهای مدرن غربی قبلا آنجا را فتح کرده است و در عصری که جهان مسطح، یکپارچه و به هم نزدیک شده و قالب دهکده جهانی را به خود گرفته است و نمی توان تقریبا هیچ گوشه جهان را سراغ گرفت که تحت استیلا و نفوذ تمدن غرب قرار نگرفته باشد. از این روی مردمان این عصر قالبا با افکار و باورهایی زیست می‌کنند که قبلا توسط مدرنیته متولد شده است و شکل گرفته است، در واقع آرمان ها، استاندارها، شاخص‌ها و الگوها توسط مدرنیته تولید شده است و کشورهای دیگر صرفا مصرف کننده، دنبال‌کننده و مقلد محض این الگوها هستند.

در حوزه هنر به خصوص شاخه سینما که کاملا زاییده و تکوین یافته‌ی دنیای مدرن است تمامی آن چیزی که فضای آموزشی و آکادمیک سینمایی ما را شکل داده است برگرفته از تئوری‌ها، الگوها و تولیدات غربی است. حتی در حوزه فیلمنامه با آنکه تاریخ ادبی و هنری اسلام و ایران سرشار از منابع و متون حکمی ارزشمندی است که می‌توان به آن‌ها رجوع کرد و در ادبیات نمایشی و داستانی سینما بکار برد، باز آنچه که ذهن تکنسین‌های فیلمساز ایرانی را در حوزه نظر و عمل پرکرده است وضعیت‌های نمایشی است که از ادبیات غرب گرفته شده است. به طور مثال کتاب سی‌وشش وضعیت نمایشی ژرژ پولتی(انتشارات سروش) کتابی است که متن درسی دانشجویان رشته های ادبیات نمایشی، سینما و تئاتر می باشد و در واقع کتاب مقدس حوزه‌ی نمایش و درام‌نویسی به حساب می‌آید.

در این کتاب ژرژ پولتی پای 1200 بازی و رمان و انواع ادبی دیگر مرتبط با نمایش را به میان کشیده است که به نویسندگان قرن‎های 13 و 14 اسپانیا، فرانسه، ایتالیا و آلمان تعلق داشت و برای خوانندگان فرانسوی زبان هم عصر او شناخته شده بود. او در این کتاب اساسی‌ترین وضعیت‌های دراماتیکی که قابلیت تبدیل به فیلمنامه یا نمایشنامه را دارند، مورد بررسی قرار داده است.

«این ادعای قطعی که فقط سی‌وشش وضعیت نمایشی وجود دارد، دارای مزیتی منحصر به فرد است و آن کشف این حقیقت است که در زندگی نیز فقط سی‌وشش وضعیت عاطفی وجود دارد. یعنی ما تمام شور هستی را در سی‌وشش وضعیت عاطفی می‌یابیم.»( سی‌وشش وضعیت نمایشی‌،ص10)

اما برای اینکه خوانندگان محترم هرچند بسیار اندک با این 36 وضعیت نمایشی آشنا شوند، صرفا فقط عنوان وضعیت اول تا سی‌وشش‌ام را که در فهرست کتاب درج شده است می‌آورم:

«لابه، رهایی، انتقامِ جنایت، انتقام‌جویی میان خویشاوندان، تعقیب، بلا، قربانی خشونت یا بدبختی، شورش، تهور جسورانه، آدم‌ربایی، معما، دستیابی، عداوت میان خویشاوندان، رقابت میان خویشاوندان، زنای مرگبار، جنون، بی‌احتیاطی شوم، جنایات ناخواسته عشق، قتل خویشاوندی ناشناخته، ایثار در راه آرمان، فداکاری به سبب خویشاوندی، همه چیز فدای هوس، ضرورت قربانی کردن عزیزان، رقابت فرادست و فرو دست، زنا، جنایات عشقی، کشف خطاکاری محبوب، موانع عشق ورزیدن، عشق به دشمن، جاه‌طلبی، تعارض با یک خدا، حسادت بی‌جا، قضاوت اشتباه، پشیمانی، بازیابی گم‌شده، از دست دادن محبوب.»

فقط با خواندن عناوین این وضعیت‌های نمایشی درمی‌یابیم از موضوعاتی استفاده شده است که کاملا برمبنای گناه، زشتی، آلودگی، ناامیدی، یاس و انتقام شکل گرفته است و به طور کلی منفی و گناه محور بودن وضعیت های نمایشی به وضوح مشخص است، به طور مثال زنا، زنای مرگبار، همه چیز فدای هوس و ... از مصادیق بارز گناهان کبیره هستند لذا در وضعیت‌های نمایشی مرسوم که در سینمای امروز جهان و به ویژه سینمای اجتماعی ایران شاهد آن هستیم بیشتر بر نقصان‎ها و کاستی‎ها و تلخی‏ها و گناهان و معاصی تأکید می‌شود.

سوال اصلی در این میان اما این است که چرا اساس وضعیت‌های نمایشی بر نقایص و کاستی‌ها و خسران و معصیت و گناه است؟ چرا بر کمالات بنیان ندارد؟ ممکن است عده‌ای این پاسخ را بدهند که وضعیت‌هایی که مبنای آن بر کمالات و فضائل اخلاقی الهی قرار داشته باشد باورپذیر نیست و بار نمایشی ندارد. البته این جواب می‌تواند تاحدودی درست و نشان‌دهنده‌ی وضعیت موجود باشد، چرا که در عصر طامه‌الکبری(بلای بزرگ)آخرالزمانی که فروبستگی ساحت قدس اتفاق افتاده است و آدمیان روی به عشرت‌طلبی، دم‌غنیمتی و رفاه‌طلبی مادی دارند، بدون شک صحبت از ارزش‌های قدسی و معنوی کاری بس دشوار و پیچیده است. لذا در هنر مدرن و به طور خاص هنر تکنولوژیک سینما که بهترین مجلای ظهور و بروز توهمات نفسانی شیطانی انسان مدرن است با تفکراتی مواجه هستیم که معتقدند گناه و کاستی‌ها جذاب‌تر هستند و شأن و بار نمایشی بیشتری دارند، اما موقعیت‎های مصلحانه و مثبت و کاملاً ارزشی ارزش دراماتیک کمتری دارا هستند.

«در اینجا، نمایش‌های مذهبی ایرانی و قرون وسطی را که تقریبا بدون استثنا به دو یا سه وضعیت مرتبط می‌شوند کنار گذاشته‌ایم و تنها بازی‌ها و نمایش‌های قرن 13و14 نویسندگان اسپانیا، کلاسیک‌های فرانسه، ایتالیا، آلمان، عصر احیای رمانتیسم و ادبیات نمایشی معاصر خود را به اختتصار مطالعه می‌کنیم.»(سی‌وشش وضعیت نمایشی،ص12)

با مطالعه‌ی بند بالا سوال مهمی پیش می‌آید. آن‌هم اینکه چرا کسی که قرار است همه‌ی وضعیت‌های نمایشی را به مخاطب خود ارائه کند، با اینکه آگاهانه بیان می‌دارد ادبیات ایران به دو یا سه وضعیت محدود می‌شوند بازهم آن‌ها را استفاده نکرده است و هیچ مثالی از کتاب ارجاع به چنین بخشی از تاریخ ادبیات و نماش ندارد و به طور واضح بخش بسیار مهمی از تاریخ ادبیات جهان را سانسور می‌کند؟ و سوال مهم‌تر چرا بخش دینی تاریخ ادبیات و نمایش سانسور و پوشانده شده است؟ چرا «نمایش‌های مذهبی» ایران نباید مورد مطالعه قرار می‌گرفتند؟

توضحیات و استانداردهای نمایشی کتاب سی‌وشش وضعیت نمایشی و به طور کلی ادبیات نمایشی غرب ریشه در فرهنگ و هنر یونان باستان دارند و بیشتر مثال‌های کتاب از ادبیات نمایشی اسطوره‌ای یونان، که در آن انسان همواره مغموم و زخم‌خورده از آسمان است و در جدالی نافرجام با اسطوره‌های شرک‌آلود هلنی قرار دارد و همچنین محوریت بیشتر وضعیت‌ها را یک گناه اساسی شکل می‌دهد است.

به همین جهت در اغلب آثار سینمایی جهان-فارغ از بحث ضعف و قوت‌های فرمی اثر- اثرات پررنگ و محوری بسیاری از این وضعیت‌های نمایشی که در آن معاصی و گناه‌هایی مثل خیانت، زنا و حتی زنا با محارم محوریت اساسی برای ایجاد کشش و تعلیق در داستان دارد مشاهده می‌شود. برای درک بهتر موضوع بهتر است به طور بسیار اجمالی به بعضی از فیلم‌های مطرح تاریخ سینمای جهان بپردازیم.

فیلم «محله‌چینی‌ها» یکی از آثاری‌ست که همواره از آن به عنوان یکی از بزرگترین فیلم‌های سینمایی جهان یاد می‌شود. فیلم مصداق کاملی از رعایت الگوهای وضعیت‌های نمایشی گناه‌محور است. «محله‌ چینی‌ها» درباره کارآگاهی خصوصی است که توسط همسر شخص مهمی استخدام می شود تا بفهمد که چه کسی با شوهرش رابطه دارد. در ادامه داستان متوجه می‌شویم فرد مورد تعقیب به دختر خود تجاوز کرده است و از آن صاحب فرزندی شده است که آن فرد خواهر و دختر مظنون قتل نیز می باشد. این رابطه‌ی بسیار پیچیده که باخیانت، تجاوز و ... شکل گرفته است همواره به عنوان یکی از ماندگارترین نقاط عطف سینمایی از آن یاد می‌شود و همواره از جذاب‌ترین مصادیق سینمایی برای آموزش و یادگیری ذکر می‌شود. (برای مطالعه بیشتر ر ک به کتاب‌های «چگونه فیلمنامه بنویسم»، سید فیلد،ص93 و «داستان»، رابرت مک‌کی،ص108)

فیلم «کازابلانکا» که در آن یک زن زیباروی میان انتخاب بین دو مرد سرگردان می‌ماند و بعد از دلدادگی و معاشقه‌های فروان با قهرمان اصلی فیلم، او را رها می‌کند و به سمت مرد دیگر که مبارزی در جهت اهداف آمریکایی است، رهسپار می شود.

فیلم «سرگیجه» که در آخرین نظرسنجی از منتقدین و سینماگران جهان به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای جهان انتخاب شد روایت داستان مردی‌ست که دوست کارگاه خود را استخدام می‌کند تا از همسرش مراقبت کند. زن وانمود می‌کند که قصد خودکشی دارد، کارگاه بعد از تعقیب‌ها و مراقبت‌های فراوانی که از زن دارد، به او علاقمند می‌شود و .... بنا به نظر خود هیچکاک سرگیجه تحلیلی روانکاوانه و نشان‌دهنده‌ی نوعی انحرافات جنسی است. قهرمان داستان [کارگاه] می خواهد با زنی مرده هم آغوش شود.(هیچکاک همیشه استاد، نشرساقی،ص758)

فیلم معروف «تایتانیک» هم یکی دیگر از مصادیق فیلم‌هایی است که در آن وضعیت‌های کشف خطاکاری محبوب(خیانت)، زنا، همه چیز را فدای هوس کردن، ضرورت قربانی کردن عزیزان و ... را یکجا می‌بینیم. «تایتانیک» داستان جوانی فقیر است که عاشق زنی ثروتمند می‌شود و با این ملاحظه که زن ثروتمند همسر دارد، همه چیز خود را فدا می‌کند تا به وصال معشوق برسد و فیلم درنهایت به گونه‌ای پیش می‌رود که این رابطه نه تنها تقبیح نمی‌شود بلکه با قبح‌زدایی، بسیار دوست‌داشتنی و لذت‌بخش هم به تصویر کشیده می‌شود.

در کتاب پرچاپ و فراگیر آموزش فیلمنامه‌نویسی «سید فیلد» وی برای تمرین به مخاطبان خود برای شکل‌گیری ایده و آغاز فیلم پیشنهاد می‌دهد:

«فرضیه دراماتیکِ «تصور می‌کنم که شوهرم با زن دیگری رفت و آمد دارد.» جهت داستان فیلمنامه را بنا می‌کند(چگونه فیلمنامه بنویسم ، سید فیلد، انتشارات نیلوفر،ص109)

درست همین فرضیه دراماتیک را در فیلم «چهارشنبه‌سوری» اصغر فرهادی که در واقع آغازگر موج فیلم‌های خیانت‌محور دهه‌ی هشتاد بود مشاهده می‌کنیم. مثال‌هایی از این دست در فیلم‌ها، کتاب‌ها و کلاس‌های آموزشی موجود فیلمنامه‌نویسی و فیلم‌سازی به فراوانی پیشنهاد می‌شود و همین کهن‌الگوها و اصول اساسی را در بسیاری از فیلم‌های ایرانی که سازندگان آن همواره مقلد و تابع الگوهای غرب بوده‌اند به وضوح مشاهده کنیم.
ادامه دارد... .
بسنه تعالی
سلام دوستان و نویسندگان محترم
با عرض پوزش از تاخیر
نشان دادن وقرار دادن فیلد ذهنی در این 36 کانون توجه شما را نویسنده متعهد نخواهد کرد اتفاقا رایج ترین راه و راحت ترین گره اندازی وگره افکنی در داستان در این فضا ها که دو قطب به صورت متضاد رویاروی هم قرار می گیرند به وجود می آید . این پدیده در عالم سکولار و ضد دین مشهود و به عرصه حضور و ظهوررسیده است . آنچه از شما انتظار می رود . ورای این ذهنیت و تفکر است. تا شما را دیندار و متعهد نسبت به تفکر خود بروز دهد .کانون فیلم نامه نگاری در یک جامعه که ذهنیت فیلمنامه نویس آن مملو از دین باوری و اخلاق مداری است روابط دو گانه جنس های مخالف و تثلیث عشقی و... جز استثنائات جامعه است باور مااز فیلم نامه نویس متعهد و دین دار این است که نگارشش بر اساس عقل عشقی و عشق عقلی باشد تا کنش و واکنش کارکترها بر اساس فطرت متعالی مخاطب قرار بگیرد . نه این که مبنا دون انسان باشد .
پاسخ:

سلام

ممنون از حضورتان

به دلیل اینکه احتمالا" دوستان همراه هنرنگار، دیگر به مطالب قبلی که مطالعه کردند، مراجعه نکنند. با اجازه شما این نظر را در صفحه اصلی می گذارم تا ان شاءالله همه عزیزان استفاده کنند.

سلام
بابت قرار دادن این فایل سپاسگزارم، مختصر و بسیار بسیار مفید. موفق باشید
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی