شش ویژگی فیلمنامه نویسان موفق
( به اضافه نقد استاد آیتی بر این مطلب در قسمت نظرات)
از آن جایی که ابزار کار در دسترس همه هست، پس فکر می کنیم می توانیم بنویسیم، اما طولی نمی کشد که می بینیم مسئله به این سادگی هم نیست!
نویسندگان موفق منضبط ترین افرادند. آنها از وقت، به بهترین نحو بهره می گیرند. صفحات سفید کاغذ را مقابل خود می بینند. روزانه مقدار مشخصی می نویسند و دست نوشته هایی عالی تحویل می دهند.
اما اگر به حرفه فیلمنامه نویسی علاقه مند هستید، علاوه بر ویژگی های معمولی همه فیلمنامه نویسان باید شش ویژگی بسیار مهم را نیز داشته باشید.
بانکر هانت بیلیونر می گوید: موفقیت ساده است؛ نخست باید مشخص کنید که به طور دقیق چه می خواهید و سپس بهای رسیدن به آن را بپردازید.
آیا شما مایل به این کار هستید؟ آیا می دانید که هر فیلمنامه نویس موفق چه سختی هایی را بر خود هموار می کند؟
بسیاری از مبتدیان، تنها به نوشتن می اندیشند، بدون آنکه به دردسر یادگیری فکر کنند. آنان معتقدند نوشتن، کار دشواری نیست و تنها رویای پولدار شدن را در سر می پرورانند. فکر می کنند کل کاری که باید انجام دهند، تهیه ابزار کار، حضور در کلاس، مطالعه چند کتاب و سپس شروع کار است؛ البته همه اینها برای رسیدن به آن شش ویژگی لازم است. از آن جایی که ابزار کار در دسترس همه هست، پس فکر می کنیم می توانیم بنویسیم. اما طولی نمی کشد که می بینیم مسئله به این سادگی هم نیست.
بیایید با نگاهی اجمالی به آنچه فیلمنامه نویسان موفق به طور روزمره انجام می دهند، رمز موفقیت آنان را دریابیم:
1. انگیزه ای قوی برای نوشتن
نویسندگان موفق بدون انگیزه و هدف به جایگاه امروزی خود نرسیده اند. همه آنها دلایل متفاوتی برای نوشتن دارند که برخی از آنها کم و بیش اهمیت بیشتری دارند. این دلایل، خواه برای بیان منظور باشد یا روزنه ای برای تخیلات و یا میل به سرگرم کردن افراد، برای نویسندگان واقعی رضایت بخش نیست. آنها از نوشتن تنها برای خودشان لذت می برند.
اما پیش از دست کشیدن از کار به دلیل غیرعملی بودن طرح شما، به یاد داشته باشید که دلایل خوب و بد وجود ندارند. شما تنها به یک دلیل مؤثر احتیاج دارید؛ حتی اگر بسیاری از نویسندگان می گویند که از نوشتن لذت می برند، چون دوستش دارند، اما افرادی هم هستند که از این کار بیزارند و در عین حال هنوز آثار خوبی از خود بر جای می گذارند. «منیت» یک عامل مؤثر و قوی برای نوشتن است خواه نویسنده با آن موافق باشد، خواه مخالف.
هر یک از ما می تواند اعتراف کند که برای: پول، شهرت، انتقام و یا برای اینکه توانایی خود را به اثبات برساند، می نویسد. شما باید وسوسه و یا به گفته «لینو هانتر» عشق نوشتن را داشته باشید. همه نویسندگان موفق صرف نظر از انگیزه شان به کار و زندگی خود عشق می ورزند.
آنان می دانند لازمه موفقیت چیست و برای رسیدن به خواسته خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و باید اینطور هم باشد. شهرت و زندگی آنها در گرو آن است.
2. ایجاد معیاری برتر و عالی
می توان گفت: چون فیلمنامه نویسان موفق بهتر از ما کار می کنند، موفق اند؛ آنها می توانند نوشته خوب را از بد تشخیص دهند. هنگام کار، زمان لازم را برای پیشرفت مهارتشان در نظر می گیرند.
آنان می دانند لازمه موفقیت چیست و برای رسیدن به خواسته خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و باید اینطور هم باشد. شهرت و زندگی آنها در گرو آن است.
بنابر این، شما به صورت فردی مبتدی لازم است این معیارها را بشناسید و کار خود را به نسبت آن بهبود بخشید. نوشته بزرگان را بخوانید و آنها را با کار خود مقایسه کنید. سپس به تفاوت آنها پی خواهید برد. این کار موجب می شود کیفیت کار بالا رود.
به قول «ارنست همینگوی» بزرگترین موهبت برای هر نویسنده خوب، آن است که قوی و دقیق باشد. پس فرق نوشته خوب و بد چیست؟ استادان فن معتقدند نوشته خوب، انسان را دگرگون می کند. شخصیتهایش هماهنگ و داستانش پیچیده است. انسان را متحیر می کند و رضایت عاطفی او را برمی انگیزد و اگر کلیشه ای و خسته کننده باشد، بد است.
اگر می خواهید در جایگاه فیلمنامه نویس، مهارت شما افزایش یابد؛ باید پیش از اینکه درباره کارتان قضاوت کنند، خودتان خوب و بد آن را تشخیص دهید.
3 .تکیه بر ادراک و نوشتن
آنچه انسان را به هیجان می آورد، فیلمنامه نویسان موفق هرگز به خود اجازه نمی دهند فکرشان تسخیر شود. آنها مطالبی را می نویسند که ایشان را به هیجان می آورد و هرگز در این خصوص تردید نمی کنند.
بیشترین توصیه در این باره این است که هر چه میدانید بنویسید. اما گاه این نوشتههاممکن است برای شما و مخاطبان خسته کننده باشد.
احساس، نوشته شما را بهتر میکند. آنچه موجب هیجانتان میشود شمارا به وجد آورده و مجذوب خود میسازد چون از احساس شما برخاسته است.
نگران روش نباشید و همیشه آنچه را میبینید، ننویسید چون تا بخواهید شروع کنید به اندازه دو سال عقب افتادهاید.
تردید فکر را مختل میکند. خواستن توانستن است مطمئن باشید نوشتهتان تاثیرگذار خواهد بود.
حالا دیگر مشکلی وجود ندارد. آثار دیگر را بخوانید و از تهیه کنندگان بپرسید به دنبال چه هستند؛ اگر آنچه در جستجویش هستند، همان چیزی است که موجب هیجان شما می شود، تصمیم به نوشتن بگیرید و باز هم به عمومیت اثرتان که برخی آن را عاملی تجاری می نامند، فکر کنید. از زمانی که سرگرمی جمع مورد نظر است؛ هنر نقطه مقابل تجارت است.
در مبحث هنر، هدف سرگرمی مخاطب است، مگر اینکه برای سرگرمی خودتان بنویسید. فرصت هایی را که می خواهید با داستانتان پیشنهاد کنید، بسیارند و شما تنها هنگامی در کارتان موفق خواهید بود که طبق خواسته مردم و استودیوها بنویسید. این امر به آن معنا نیست که برده آمار و ارقام شوید، بلکه به آن معناست که باید مطلب و نوشته خود را با کسانی که شهرت جهانی دارند، پیوند دهید.
4. نظم در نوشتن و تعیین اهداف
تعجب خواهید کرد اگر بدانید برخی از نویسندگان، حتی قبل از نوشتن آثار خود آنها را به قیمت میلیون ها دلار می فروشند. نویسندگان موفق بسیار منظبط هستند. آنها نوشتن را امری ضروری می دانند و هنگامی که کسی می گوید بیش از حد گرفتارم این به آن معناست که کارهای دیگری وجود دارد که شخص بیشتر به اجرای آن تمایل دارد و کاملا واضح است که میل به نوشتن، باید با عمل همراه باشد؛ در غیر این صورت به خودی خود معنا ندارد.
فیلمنامه نویسان موفق منتظر نمی مانند تا به آنها الهام شود؛ البته مواقعی هم است که در نوشتن تعلل می کنند؛ اما با این حال، بالاخره می نویسند. آنها به خوبی می دانند که وظیفه آنها نوشتن است و موفقیت شان در گرو چیست و درست به همین دلیل تا زمانی که اطلاعات به ذهنشان خطور می کند، منتظر می مانند.
رایج ترین شیوه، تعیین اهداف نوشتن است که عبارت است از: تعداد ساعات نوشتن و تعداد صفحات و صحنه هایی که باید روزانه نوشته شود؛ اگر با خودتان عهد کنید که چنانچه تا پایان از پشت میز کارتان بلند نشدید، به خود جایزه بدهید؛ متوجه خواهید شد که چقدر زود نوشتن هر فیلمنامه را تمام خواهید کرد؛ البته باید قدم به قدم پیش بروید.
فرق بین نویسندگان موفق و کسانی که رویای موفقیت را در سر می پرورانند، این است که گروه اول در پایان هر روز نسبت به روز قبل صفحات بیشتری نوشته اند.
5. پی بردن به اصول کار و سازگاری با آنها
آنچه نویسندگان بلندپرواز از منابع خبری می دانند مقالات فریبنده درباره فروش فیلم ها و دستمزدی است که به بازیگران تعلق می گیرد. اما واقعیت این است که چنانچه فیلمنامه نویس نباشد، تولیدکننده، کارگردان، بازیگر، همه و همه از آبدارچی گرفته تا فیلمبردار دست بسته می مانند. هیچ کس بدون نوشته قادر به کار کردن نیست؛ با این حال، در مراحل فیلمسازی به فیلمنامه نویسی آن طوری که باید توجه نمی شود.
نویسندگان بلندپرواز باید بدانند چنانچه اثر آنها به فروش نرسد و یا حمایت نشود، موفق نخواهند بود. اگر دست اندرکاران بدانند که نوشته شما به پیشرفت کار آنها کمک می کند، شما را دوست خواهند داشت؛ در غیر این صورت، شما را به فراموشی خواهند سپرد.
پس چنانچه خود را با شرایط وفق ندهید، باید خود را برای سرخوردگی آماده کنید. نویسندگان موفق واقعیت امر را می دانند و خود را با آن وفق می دهند. آنها می دانند که کارشان بازنویسی می شود و با ستارگان فیلم و کارگردانان پیش می روند و وظیفه آنها کیفیت و کار خوب است.
6. برانگیختن احساسات در خواننده
شاید باور نکنید اگر بگوییم بهترین عنصر در هر داستان و یا مهمترین دلیلی که افراد را وادار به سینما رفتن، رمان خواندن، تماشای تلویزیون و دیدن نمایشنامه می کند، عنصری است که در آثار مبتدیان وجود ندارد و آن عواطف و احساسات است.
تأثیر هر فیلمنامه در برقراری ارتباط عاطفی با خواننده یا بیننده است. اگر نگاهی به فیلم های روز بیندازید، خواهید دید که همه آنها به بیننده وعده هیجان، تأثیرگذاری، شگفتی، ابهام، رضایت و جذابیت می دهند. آیا اثر شما می تواند این وعده ها را عملی کند؟
هر بار که تصمیم به نوشتن می گیرید در هر لحظه نگران از دست دادن خوانندگان خود باشید. در هالیوود، بدترین جرم این است که خواننده یا بیننده هر فیلم بگوید پایان داستان چه شد؟
هیچ خواننده ای وقت خود را صرف داستانی خسته کننده نمی کند و هیچ بیننده ای ۸/۵ دلار برای یک فیلم کسل کننده نمی پردازد.
فیلمنامه نویسان موفق، اثر خود را بازنویسی می کنند تا هم خود و هم خواننده از آن تأثیر بگیرند.
پیشنهاد آخر
در پایان، اگر بنا باشد به شما پیشنهادی کنم، آن پیشنهاد این است که هرگز به فکر این نباشید که چگونه وارد بازار کار شوید، بلکه به این فکر کنید که چطور خواننده از آن تأثیر بگیرد.
به یاد داشته باشید که هر فیلمنامه نویس بالاخره موفق شد نظر تهیه کننده، شرکت، همکار و یا خواننده را به خود جلب کند.
مطمئن باشید سرانجام موفق خواهید شد؛ البته سعی کنید رفتار، عادت، مهارت و طرز برخورد خود را بهتر کنید.
اگر این شش ویژگی مؤثر بود، آنها را امتحان کنید؛ در غیر این صورت، توانایی های خود را توسعه دهید. خیلی هم جدی برخورد نکنید. بازی و استراحت کنید، بخورید، بخندید، عشق بورزید، بخوابید و بنویسید و روزانه هر قدر که لازم باشد تکرار کنید.
-------------------------------------------------------------------------------
منبع: نقد سینما/گرد آوری: گروه سینما و تلویزیون سایت تبیان زنجان
موفق باشید
با سلام و عرض ارادت خدمت هنرمندان عزیز
شش ویژگی نویسنده موفق را خواندم و نکاتی را که مورد نظر حقیر بود در این خصوص بیان می کنم.
_ بر خلاف ویژگی اول ما می نویسیم چون به راه و اندیشه خود ایمان داریم . ما می خواهیم راه و اندیشه یمان را جهانی کنیم . نه اینکه دنبال کثرت مخاطب باشیم که آنهم خوب است . اما بیشتر به تعالی انسانها فکر می کنیم. هرچند این نوشته ها در ابتدا نتیجه ای هم نداشته باشد.پس برای پول نمی نویسیم.ویا نه !حتی انکه بخواهیم خودِ خودمان که همان" منیت "است بر نوشته هایمان تاثیر بگذارد. پس ما بر اساس اعتقاد درستمان برای "منیت"هم نمی نویسیم.انسان مسلمان "منی"ندارد که با آن بخواهد "منیت"را تفسیر کند.اگر این گونه شد می توان انگاشت که ما ورای "منیت"،"انتقام"،"پول"و...می نویسیم ما می خواهیم انسانها رشد کنند .عبرت بگیرند و متعالی شوند این تعالی شاید به نفع دنیای مادی ما هم نباشد . ولی می نویسیم که ایندگان از گذشتگان درس بگیرند در جهت کمال .
_ ما می نویسیم و تصمیم می گیریم اصولمان را هم چون یک فیلمنامه نویس حرفه ای به منصه ظهور برسانیم . مطالعه می کنیم و آثار دیگران را هم به عنوان عبرت آموزی و آموزش احترام می کنیم ولی نه برای شهرت و هرگز برای شهیر شدن نمی نویسیم که این حربه شهرت را شیطانی می پنداریم.
- این که در این نوشته آمده است که "هنر هدفش سرگرمی مخاطب است"را حقیر نمی پذیرم شاید یکی از کارکردهایش هم سرگرمی باشد ولی این سرگرمی هم لغو نیست ،تعالی است .هدف هنر تعالی مخاطب است . هنر راه میان بر است به سمت قله های پیشرفت آن هنر مندی موفق است که را ههای میان برتر و کوتاه تر برای رسیدن به قله معرفی کند که این راه هم جاذبه دارد هم موجب رشد و تعالی است.این راهها مکاشفه اش هم جلب مخاطب می کند راههای تجربه نشده و غیر تکرار است اگر به سمت تکامل و رشد انسان باشد ما موفق بوده ایم ،متن موفق بوده است .و نویسنده موثر نوشته است.اگر به سمت سیر نزول باشد و مخاطب عبرت نگیرد از هدف دور شده ایم هرچند جذاب باشد .
_ اینکه قرار است"طبق خواسته مردم و استودیو ها "بنویسیم . این پسند مردم همواره هدف نیست این بیراهه است این کژراهی است . برای رشد وتعالی انسانها بنویسید ممکن است در ابتدای امر هم به مذاق مخاطب هم خوش نیاید ."عسی ان تکرهوا شیئاو هو خیر لکم و..."این که تصور کنیم که چون مردم و استودیو ها پسندیدند و پول دادند ،موفق بوده است این خلاف عقلانیت است و نظر حقیر این بود در بعضی از مواردی که ذکر شده بود از این اندیشمندان مادی گرا.و این مطالب را که عرض کردم شعار نیست به گمانم اگر در اندیشه های بزرگان شیعی هم تورق کنید از این مفصل ترش را می بینید .
_ دوستان و عزیزان هنرمند بر انگیختن احساس بیننده شاید پول آوری داشته باشد ولی قرار نیست هر احساسی از بیننده تحریک شود .ما اگر قائل باشیم به این که احساس بیننده بر اساس عقل و منطق و حکم شرع تحریک شود ،توسعه یابد ،قلیان کندوسپس به صورت منطقی فرو کش نماید . به نظر بیننده را با احساس منطقی همراه ساخته ایم شاخک هایش را تحریک کردهایم . عقل و شعورش را با لا برده ایم. پس قرار نیست در نوشته هایمان هر احساسی را صرفا به خاطر مخاطب تحریک کنیم .و ...ادامه دارد انشاالله